دیکشنری
داستان آبیدیک
fast handed
fæst hændɪd
فارسی
1
عمومی
::
خشك دست، خسیس
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
FAST AND FURIOUS
FAST AND LOOSE
FAST BIND FAST FIND
FAST BREAK
FAST BREEDER REACTOR
FAST BUCK
FAST BY
FAST CHARGING
FAST CHARGING FEATURE
FAST CURRENT
FAST DAY
FAST FIBERS
FAST FOOD
FAST FOOD OUTLET
FAST FRIENDS
FAST HANDED
FAST ICE
FAST LANE
FAST LOCKING
FAST MAPPING
FAST MOVING CONSUMER GOODS
FAST MOVING GOODS
FAST ONE
FAST TALK INTO
FAST TALK OUT OF
FAST TRACK
FAST TWITCH
FAST TWITCH FIBERS
FAST WIRELESS CHARGING
FASTEN
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید